نیروی انسانی از اصلیترین سرمایههای هر سازمان میباشد. منابع انسانی سازمان را در راستای نیل به اهداف پیش برده و به آن معنا میبخشد. از اینرو بهرهوری نیروی انسانی دارای اهمیت زیادی است. مدیریت کیفیت نرم توانایی فراهم نمودن محیطی مناسب از طریق افزایش تعهد و مشارکت کارکنان، اشتراک دانش، و توانمندسازی آنها را دارد و به طور کلی، جنبههای انسانی سازمان را بهبود میبخشد. از طرف دیگر، موفقیت و بقای سازمانی در گرو استفاده از قابلیت دوسوتوانی است تا مزیت رقابتی برای سازمان ایجاد کند. سازمانها باید به اندازه کافی انعطاف-پذیر باشند تا بتوانند تهدیدات غیرقابل پیشبینی و فرصتهای موجود در آینده نامطمئن را به کمک دوسوتوانی کارکنان مدیریت کنند. لذا پژوهش حاضر در جستجوی تاثیر مدیریت کیفیت نرم بر بهرهوری نیروی انسانی با میانجیگری دوسوتوانی کارکنان میباشد. نوع پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه شرکتهای تولیدی کوچک و متوسط شهرک صنعتی اردبیل (1) میباشند که با بهرهگیری از فرمول کوکران 56 شرکت به عنوان نمونه نهایی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه و شامل 31 گویه در راستای سنجش متغیرها میباشد. در این راستا از پرسشنامههای استاندارد مدیریت کیفیت نرم زنگ و همکاران (2016)، بهرهوری نیروی انسانی پارکر (2000) و دوسوتوانی کارکنان مام و همکاران (2009) استفاده گردید. به منظور آزمون فرضیهها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدیریت کیفیت نرم بر بهرهوری نیروی انسانی و دوسوتوانی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد. دوسوتوانی کارکنان بر بهرهوری نیروی انسانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نقش میانجی دوسوتوانی کارکنان در تاثیر مدیریت کیفیت نرم بر بهرهوری نیروی انسانی مورد تایید قرار گرفت.