انجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33116پاییز20161220بررسی و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت پروژه های تحقیق و توسعه محصولات هوایی (مطالعه موردی: شرکت صنایع هواپیماسازی ایران)62451399FAایمان پویاییدانشجوی کارشناس ارشد مدیریت اجرایی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد،
دانشکده علوم انسانی، گروه مدیریتناهید نادری بنیعضو هیات علمی دانشگاه تهران، پردیس فارابی، دانشکده مدیریت و حسابداریJournal Article20160829موفقیت در پروژه های تحقیق و توسعه، موضوعی حائز اهمیت برای تیم مدیریتی شرکت ها می باشد، به نحوی که شناسائی عوامل موثر بر موفقیت این پروژه ها، می تواند در تدوین راهبردهای مناسب در سطح کلان و در سطح تک تک این پروژه ها به منظور تحقق حداکثری اهداف، موثر باشد و دید روشنی به مدیران و سازمان های درگیر در این فرایند، ارائه دهد تا از این طریق، احتمال موفقیت این پروژه ها را افزایش دهد. هدف اصلی از این تحقیق، تعیین رتبه عوامل کلیدی موفقیت پروژه های تحقیق و توسعه محصولات هوایی است. بدین منظور عوامل کلیدى موفقیت این پروژه ها از طریق مطالعه متون و مصاحبه با خبرگان این حوزه جمع آورى شد و با استفاده از پرسشنامه و آزمون فریدمن رتبه بندى شد. جامعه آماری این تحقیق مدیران و کارشناسان شاغل در پروژه های تحقیق و توسعه صنایع هوایی کشور در سال 1395 است. حجم نمونه 182 نفر می باشد که تعداد 174 پرسشنامه برگشت داده شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 68 سؤال 5 گزینه ای بر مبنای درجه بندی لیکرت استفاده شد. اعتبار و روایی این پرسشنامه، از طریق کسب نظر اساتید دانشگاهی و جمعی از خبرگان صنایع هوایی کشور مورد تائید قرار گرفت. به منظور تعیین پایایی پرسش نامه، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار این پارامتر، معادل 0.954 محاسبه گردید. علاوه بر آن از روش بارهای عاملی به منظور نشان دادن روایی سازه و پایائی بهره گرفته شد که از این روش نیز، روائی و پایائی پرسش نامه تائید شد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل "سبک مدیریت و رهبری" ، "منابع سازمانی"، "کارکنان"، "راهبرد"، "قابلیت های بازاریابی و مدیریت بازار"، <br /> "قابلیت های فناورانه"، "ساختار و فرآیندهای سازمانی"، "فرهنگ و ارزش های سازمانی" به ترتیب از اهمیت ویژه اى در موفقیت پروژه های تحقیق و توسعه محصولات هوایی برخوردار می باشند.<br /> <strong> </strong>http://www.jstandardization.ir/article_51399_578b2bc6107748cde66265b67b9ccc92.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33116پاییز20161220ارایه مدل استاندارد اخلاق حرفهای در سیستمهای اطلاعاتی (مطالعه موردی فرایند خرید اینترنتی)253151400FAوحید خاشعیعضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطباییمصطفی تمتاجیدانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20160504سیستمهای اطلاعاتی در نقطه تلاقی انسان، سازمان و فناوری قرار دارند. از این جهت مولفههای اخلاقی و فرهنگی نقش بهسزا و غیرقابل انکاری در طراحی، توسعه، پیادهسازی و بهرهبرداری آنها دارند.<br /> در این مقاله، پس از تبیین نقش اخلاق و ابعاد آن در یک سیستم اطلاعاتی، مدل استانداردی برای اخلاق حرفهای در سیستمهای اطلاعاتی ارایه شده است.<br /> این مدل از 6 بعد اصلی و 14 مولفه اخلاقی تشکیل شده است و شمای کاملی از الزامات اخلاقی در توسعه سیستمهای اطلاعاتی ارایه میکند. همچنین برای توسعه این مدل از متدلوژی مفهومی برای درک صحیح ضرورت توجه به اخلاق در سیستمهای اطلاعاتی بهرهگیری شده است. در نهایت فرایند خرید اینترنتی با این چارچوب مقایسه شده و موارد نقض اخلاق حرفهای استخراج شده است. http://www.jstandardization.ir/article_51400_f745dda8c2b185721ed148b0a72483e0.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33116پاییز20161220بررسی آمادگی صنایع دفاعی کشور برای استقرار سیستم مدیریت نوآوری بر مبنای استاندارد BS7000-1323951401FAمسیب ذوالفقاریکارشناس ارشد مدیریت تکنولوژیعلیرضا بوشهریاستادیار دانشگاه مالک اشترJournal Article20160618تحقیق حاضر استقرار سیستم مدیریت نوآوری را در صنایع دفاعی کشور بر اساس استاندارد BS 7000:2008 مورد بررسی قرار می دهد. این استاندارد شامل 4 مرحله و 16 گام است. جهت مشخص شدن جایگاه سازمان در فرایند استقرار مدیریت نوآوری از پرسشنامه 36 سؤاله متن استاندارد استفاده می شود. هر سؤال پرسشنامه یک عامل مهم در استقرار استاندارد است که تأیید یا رد شدن هر کدام از نظر خبرگان این پژوهش می تواند نشاندهنده میزان آمادگی برای استقرار این عوامل در نظام مدیریت نوآوری صنایع و سازمانهای دفاعی کشور باشد. هر عامل با گزینه های 1 تا 5 سنجیده می شود که 5 بهترین حالت است. جامعه تحقیق تمامی صنایع دفاعی کشور است که مدیران مرتبط در حوزه نوآوری، تکنولوژی و تحقیق و توسعه آن صنایع پاسخ دهندگان به پرسشنامه می باشند. در نهایت 66 پرسشنامه از مجموع 82 مدیر دریافت شد که با مدل آزمون فرض میانگین به کمک نرمافزار SPSS، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته و میزان تحقق هر کدام از عوامل تعیین گردید. برخی عوامل مانند گامهای اول، سوم، چهارم، ششم، هشتم، دهم، یازدهم، دوازدهم، سیزدهم، پانزدهم و شانزدهم دارای میانگین کمتر از 2.5 بوده و صنایع دفاعی کشور دارای ویژگیهای این گامها نمیباشد، که برای توانمندی آنها در استقرار این سیستم و بهبود آن، راهکارهایی ذکر شده است. همچنین عواملی مانند گامهای دوم، پنجم، هفتم، نهم و چهاردهم از منظر پاسخ دهندگان مناسب ارزیابی شده است.http://www.jstandardization.ir/article_51401_5fbf99fd40eba893e5be1accb679be4d.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33116پاییز20161220تلاشهای استانداردسازی: ارتباط بین ابعاد دانش، فرایندهای پژوهش و نتایج نوآوری405551402FAفاطمه خسرویدانش آموخته ی کارشناسی ارشد مدیریت شهری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانمریم محمدروضهسرادانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانمجتبی بحیراییدانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشگاه مالک اشتر، تهران، ایرانJournal Article20161121این مطالعه به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه یک تلاش استانداردسازی (برای مثال هنگامیکه بنگاهی استانداردها را برای دستیابی به نوآوری بیشتر پیگیری میکند) فرایندهای مختلف جستجو و پژوهش را بهمنظور دستیابی به خروجیهای دانش و نوآوری دربرمیگیرد. بااستفاده از مطالعهی موردی وانک[1] در چین و به روش استقرایی نشان داده میشود که چگونه درجههای مختلفی از پیچیدگی و تدوین دانش با هم ترکیب میشوند تا چهار نوع از فرایند جستجو و پژوهش (شامل فعال، یکپارچه، غیرمتمرکز و غیرفعال) را تولید کنند که منجر به ایجاد چهار نوع از نتایج نوآوری (شامل ماژولار، رادیکال، تدریجی و معماری) میشود[2]. در این پژوهش نشان داده میشود زمانیکه فعالیت استانداردسازی در یک بنگاه با درجهی بالایی از دانش مدون همراه باشد، نوآوری تدریجی و نوآوری معماری افزایش مییابد، در حالیکه نوآوری رادیکال و ماژولار محدود میشود. همچنین، بحث میشود که چگونه تلاشهای استانداردسازی میتوانند منجر به بروز توانمندی نوآوری شوند و چگونه تلاشها و فعالیتهای استانداردسازی میتوانند برای انواع مختلف فرایندهای جستجو و پژوهش در بافتارهای صنعتی مختلف مناسب باشند.http://www.jstandardization.ir/article_51402_d65f136587ea29c309fd1eb52465b0f3.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33116پاییز20161220مروری بر روشهای تعیین عمر در استانداردسازی مواد منفجرهی نانوسایز567451403FAعلی ملکیدکتری شیمی آلی، دانشیار دانشگاه علم و صنعت ایرانوحید شعبانیدانشجوی کارشناسیارشد علوم و فناوری نانو- نانوشیمی، دانشگاه علم و صنعت ایرانJournal Article20161114درحال حاضر استفاده از مواد پرانرژی نانوسایز و کامپوزیتهای حاوی آنها در سرجنگیهای پیشرفته، پیشرانههای بردبلند و ... نتایج قابل توجهی داشته و موجب گردیده تا تولید مواد پرانرژی نانوسایز با توزیع اندازه ذرات باریک به یکی از محورهای اصلی تحقیقات و توسعه در صنایع نظامی کشورهای پیشرفته تبدیل شود. از طرف دیگر، مواد منفجره در طول مدت انبارداری دستخوش تغییرات شده و بهتدریج تجزیه و تخریب میشوند، از اینرو، هر مادهی منفجره، دارای طول عمر مفیدی است. هرچند تخریب مواد منفجره عموماً بسیار کند و تدریجی روی میدهد اما تعیین مدت زمانیکه یک مادهی منفجره بتواند بهصورت ایمن و بدون نگرانی نگهداری و بهکارگیری شود، یکی از مسائل مهم در چرخهی عمر این مواد محسوب میشود. از اینرو، با شناخت مکانیسمهای معمول در کهولت و تخریب مواد منفجرهی نانوسایز و بهرهگیری از روشهای استاندارد جهت تخمین طول عمر شیمیایی (انبارداری ایمن) و خدماتدهی آنها موجب خواهد شد تا انبارش و کاربری این دسته از مواد پرانرژی بهدرستی مدیریت گردد. این مطالعه رهنمودی برای انتخاب روش مناسب تخمین طول عمر مواد منفجره، از جمله روشهای تخمین طول عمر بر مبنای اُفت وزن توسط تکنیکهای آنالیز حرارتی گرماسنجی پیمایش دیفرانسیلی (DSC)، وزن سنجی (TG) و ... است تا براساس آن، امکان صحهگذاری عمر مواد منفجره نانوسایز در مرحلهی طراحی، حین تولید و نگهداری آن در چرخهی عمر محصول فراهم گردد. بررسیهای انجامشده نشان میدهد، بعد از اجرای آزمونهای کهولت، برای تأیید طول عمر مواد منفجره برای مدت کمینه 10 سال، لازم است عدم تغییر در معیار پذیرش ویژگیهای حساسیت به ضربه، دما، الکتریسیتهی ساکن در شرایط نگهداری؛ کاهش وزن کمتر از سه درصد وزنی؛ تغییر کمتر از 20 درصد در خواص مکانیکی؛ سازگاری (پایداری) و برخی مشخصات مورد توافق تولیدکنندگان و مشتریان، بررسی و تصدیق گردد.http://www.jstandardization.ir/article_51403_8fc9a0bb39f6c5a6dd0bfb8727168b3e.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33116پاییز20161220ارایه فرایند کاربردی برنامهریزی و کنترل پروژه در صنایع و مراکز تحقیقاتی مطابق با استانداردهای مدیریت پروژه758751404FAبهروز شهریاریپژوهشگر، دکترا، مجتمع دانشگاهی مکانیک و هوافضا، دانشگاه صنعتی مالک اشترصادق شهبازیدانشجوی دکترا، دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشترJournal Article20160810قوت استانداردها در جامعیت، سادگی، مقبولیت عام استفاده کنندگان و تضمین آن برای اجرای درست کار است. بهرهگیری از استاندارهای مدیریت پروژه میتواند مدیران را در اجرای برنامههای پروژه یاری کند. به خصوص مقایسه تطبیقی راهنماها و استانداردها، مدیران پروژه را در بهرهمندی صحیح و هوشمندانه از آنها یاری میرساند. در این مقاله استانداردها و متدولوژیهای مدیریت پروژه مورد بررسی قرار گرفته شده است و پس از بررسی آنها استاندارد PMBOK و متدولوژی PRINCE2 با توجه به مقایسه انجام شده جهت ارایه فرایند کاربردی برنامهریزی و کنترل پروژه انتخاب شده و پس از بررسی دقیقتر آنها فرایند کاربردی برنامهریزی و کنترل پروژه در قالب استاندارد PMBOK و متدولوژی PRINCE2 برای مراکز پژوهشی ارایه شده است.http://www.jstandardization.ir/article_51404_37c0fb5aa692c04f17f725dd819ee8b7.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33116پاییز20161220اولویتبندی مؤلفههای مدیریت کیفیت زنجیره تأمین با استفاده از تکنیکهای FAHP و FDEMATEL (مورد مطالعه: صنعت گاز)8810351405FAمهدی اجلیدانشجوی دکتری تخصصی مدیریت صنعتی دانشگاه تهرانJournal Article20160618پژوهشگران در سالهای اخیر مفهومی را با عنوان "مدیریت کیفیت زنجیره تأمین[1]" معرفی و توسعه دادهاند و از آن بهعنوان آخرین مرحله در حرکت بهسوی "مدیریت کیفیت فراگیر" نام میبرند که بهواسطهی آن شرکتها قادر خواهند بود با ادغام مؤثر و اثربخش مفاهیم دو فلسفهی مدیریتی "مدیریت کیفیت جامع(TQM) " و "مدیریت زنجیرهی تأمین (SCM)" و ایجاد "همافزایی"و برخورداری همزمان از سه فاکتور رقابتی(کیفیت، قیمت، تحویل)، عملکرد زنجیرهی تأمین و کیفیت محصولات نهایی خود به مشتریان را افزایش داده و از این طریق کسب مزیت رقابتی نمایند. جهت تحقق این هدف در صنعت گاز کشور، اولویتبندی و ارائه مدلی علی از مؤلفههای کلیدی مدیریت کیفیت در سطح زنجیرهی تأمین، میتواند اولین گام در پیادهسازی مدیریت کیفیت زنجیرهی تأمین در این صنعت محسوب شود؛ زیرا تا زمانیکه اعضای زنجیرهی تأمین بهعنوان مجری پیادهسازی آن، حول این عوامل اتفاقنظر نداشته باشند و در شناخت و ادراک آنها نسبت به چگونگی پیادهسازی آن شکاف و اختلافنظر وجود داشته باشد، شکست چنین پروژهای حتمی بهنظر میرسد. برای این منظور در این مقاله با بررسی مؤلفههای کلیدی مدیریت کیفیت زنجیره تأمین و با توجه به اهمیت و حساسیت اولویت هر یک از مؤلفهها جهت پیادهسازی در صنعت گاز، این مؤلفهها با استفاده از رویکرد فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی فازی و از طریق نظرات خبرگان اولویتبندی شدند. نهایتاً با بکارگیری تکنیک دیمتل فازی، مدلی علی- معلولی از مؤلفههای کلیدی در صنعت گاز ارائه شده است. با عنایت به ارزیابی انجامشده، مؤلفههای تأثیرگذار و تأثیرپذیر برای پیادهسازی موفق مدیریت کیفیت زنجیره تأمین در صنعت گاز شناسایی شد.http://www.jstandardization.ir/article_51405_ae5241cae0c50e52a3a560e6b7f3144a.pdf