انجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33115زمستان20160317شناسایی زمینههای آیندهی استانداردسازی: کاربرد اکتشافی روش دِلفی62658061FAمجتبی بحیراییدانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشگاه مالک اشتر، تهران، ایرانمریم محمدروضهسرادانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانروحالله جعفریکارشناسی ارشد، مترجمی زبان انگلیسیJournal Article20160131این مقاله به بررسی کاربرد روش دِلفی در شناسایی زمینههای آیندهی استانداردسازی میپردازد و برای این کار از شاخصهای مختلف علم و فناوری کمک میگیرد. منظور از واژهی "استانداردسازی[1]" ، فرایند تدوین، توسعه و استقرار استانداردهای فنی در یک نهاد استانداردسازی است. نظر به اینکه مقالهی حاضر ماهیت اکتشافی دارد، فرایند شناسایی زمینههای آیندهی استانداردسازی شرح داده میشود.
برای اینکه بتوان پیشبینی نظاممندی راجع به زمینههای پیچیدهی علم و فناوری ارائه کرد، باید ترکیبی از تحلیلهای مبتنی بر شاخصهای کمی و بررسیهای کیفی عمیق دِلفی را بکار گرفت. در ابتدا، برای شناسایی تحولات پویا در این حوزه، تحلیلهای آماریِ شاخصهای مناسب انجام میشود. سپس، برای شناسایی چالشهای جزئی در استانداردسازیهای آینده، بررسیهای کیفی دِلفی صورت میگیرد. برای گردآوری و ارزشیابی موضوعات مرتبط، به جوامعی از خبرگان، مراجعه شد، که بر اساس اطلاعات پایگاههای دادهی علم و فناوری شناسایی شده بودند.
مقالهی حاضر، در پایان، به ارزیابی رویکرد انتخابی میپردازد و با مرور ادبیات موجود در خصوص روششناسی دِلفی، دیدگاههای عملی برای امکانسنجی آن، ارائه میدهد. علاوه بر این، دورنمای بهبودهای بیشتر و زمینههای دیگر کاربرد آن نیز، ارائه میشود.
<br clear="all" />
[1] Standardizationانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33115زمستان20160317ارائه ی الگویی جهت انتخاب مناسب ترین تکنیک ها و ابزار مدیریت ریسک در مدیریت پروژه273558062FAمحمدرضا لطفیدکترای مهندسی صنایع - استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوهسجاد باقریدانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی صنایع- دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوهJournal Article20160126در شرایط کنونی وجود عدم قطعیتها، محیط پیرامون سازمانها را تبدیل به محیطی پر از بحران نموده است. توجه به ماهیت نامطمئن پروژهها و لزوم صرف بهینه منابع، اهمیت انکارناپذیری مدیریت ریسک پروژه را آشکار میسازد. با ایجاد نگرش علمی به مدیریت ریسک، معرفی علمی و جامع فرآیند و تکنیکهای مدیریت ریسک میتوان زمینهساز تدوین و کاربرد نظاممند مدیریت ریسک پروژه در کشور و نیز استقرار آن در شرکت ها گردید. مطالعه حاضر با معرفی اجمالی مدیریت ریسک پروژه، با بهرهگیری از استاندارد پیکرهی دانش مدیریت پروژه[1] و استاندارد عملی مدیریت ریسک پروژه[2] که هر دو توسط موسسه مدیریت پروژه ایالات متحده منتشر گردیدهاند و در نهایت با استفاده از روشهای تصمیمگیری چند معیاره (تکنیک ANP) به ارائهی شبکههای تصمیمگیری مناسب جهت گزینش مناسبترین ابزار و تکنیکهای مدیریت ریسک در هریک از گامهای مدیریت ریسک پروژه میپردازد. نتایج نشان میدهد گزینش صحیح ابزارها و تکنیکهای مناسب برای هریک از گامهای مدیریت ریسک در ابتدای پروژه، ضمن شفاف نمودن نقشهی راه مدیریت ریسک پروژه در چرخهی عمر پروژه، هزینه و زمان مورد نیاز برای برنامهریزی مدیریت ریسک در پروژهها را کاهش خواهد داد.
<br clear="all" />
[1] Project Management Body Of Knowledge
[2] Practice Standard For Project Risk Managementانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33115زمستان20160317تحلیلی بر نقش قابلیت نوآوری کسب و کار در رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و نوآوری فناورانه (مطالعهی موردی: شرکتهای تولیدی استان گیلان)364958063FAعاطیه صفردوست مرکیهدکتری مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانمریم محمدروضهسرادانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانJournal Article20160112هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش قابلیت نوآوری کسب و کار در رابطهی بین مدیریت کیفیت جامع و نوآوری فناورانه در صنایع تولیدی استان گیلان میباشد. بدینمنظور تعدادی از شرکتهای تولیدی استان با توجه به بکارگیری موفق مدیریت کیفیت جامع به عنوان نمونهی تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد 119 پرسشنامه جمعآوری شد. برای بررسی فرضیات تحقیق از آزمونهای همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان میدهد که بین مدیریت کیفیت جامع و قابلیت نوآوری رابطهی مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین نقش واسطهای (میانجی) قابلیت نوآوری کسب و کار در رابطهی بین این دو متغیر با رگرسیون واسطهای اثبات شد. این در حالی است که نقش تعدیلی متغیر قابلیت نوآوری کسب و کار در رابطهی بین دو متغیر تایید نشد.
انجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33115زمستان20160317استانداردسازی، اثربخشی آموزشی و مقایسه تطبیقی الگوهای ارزشیابی با ارائه ی الگوی جامع ارزشیابی505658064FAمسیح ابراهیمیعضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی مالک اشترسیدکریم حسامیکارشناسی ارشد مدیریت آموزشیJournal Article20160110توجه به روند سریع رشد علم و فناوری و تخصصی شدن فرآیند آموزش از طرفی و همچنین اثربخشی و بهرهوری آموزشی از طرف دیگر، سازمانها و نهادهای استانداردسازی را بر آن ساخت تا به این فرآیند نگاه ویژهای داشته باشند و یکی از مسائل اصلی آنها، سنجش میزان اثربخشی آموزشهاست؛ چرا که با درنظر گرفتن منابع هزینه شده برای دورههای آموزشی، خواهان دسترسی به نتایج و خروجی این هزینه میباشند، تا آن را به سرمایهگذاری بدل کنند. ارزشیابی به عنوان وسیلهای معتبر برای قضاوت درباره کیفیت، اجرا، ارزش و یا اثربخشی برنامهریزیها، مورد استفاده قرار میگیرند و موجبات انتخاب یا تصمیمگیریهای منطقی، برای اصلاح و تغییر را در اختیار مجریان قرار میدهد. در این مقاله ضمن مـعرفی الگـوهای مختلف ارزشیابی آموزشی و مقایسه تطبیقی آنها با یکدیگر به ارایۀ الگوی جامع در جهت استفاده سازمانها و نهادهای استانداردسازی پرداخته است. نتایج مقایسه تطبیقی نشاندهندۀ آن است که ترکیب الگوی فیلیپس که توسعه یافته الگوی کرک پاتریک می باشد با الگوی استاندارد ایزو 10015 را میتوان به عنوان الگوی جامع ارزشیابی پیشنهاد داد.انجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33115زمستان20160317استانداردسازی اقتصاد اطلاعات و نقش آن در مدل توسعه شرکتهای کوچک دیجیتالی576758065FAفتاح میکاییلینویسنده مسئول- عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطباییمصطفی تمتاجیدانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20160131سهم اقتصاد اطلاعات در توسعه اقتصادی کشور در حال گسترش است و عمده صحنهگردانان این اقتصاد شرکتهای کوچک و متوسط دیجیتالی هستند. این مقاله، ضمن تشریح نقاط تمایز اقتصاد اطلاعات و اقتصاد سنتی، مثلث موفقیت اقتصاد اطلاعات شامل سه وجه فناوری اطلاعات، شرکتهای کوچک و متوسط دیجیتالی و استانداردسازی را بعنوان عناصر ضروری برای توسعه اقتصاد اطلاعات مطرح کرده و ضمن تشریح نقش و جایگاه هر عنصر، مدلی برای حضور شرکتهای کوچک و متوسط دیجیتالی در عرصه اقتصاد اطلاعات ارایه مینماید.
مطالعات انجام شده نشان میدهد که فناوری اطلاعات، زمینهساز ایجاد و توسعه اقتصاد اطلاعات بوده و اقتصاد اطلاعات در ایجاد و گسترش شرکتهای کوچک و متوسط دیجیتالی نقش دارد. همچنین هرچه استانداردسازی در اقتصاد اطلاعات توسعه یابد، به رشد این قبیل شرکتها و بقای آنها در بازار کمک کرده و موجب توسعه اقتصادی و اشتغالزایی شده و حرکت به سوی اقتصاد پایدار بیش از پیش ممکن میشود.انجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33115زمستان20160317برآورد هزینه ی فعالیت های مراکز خدماتی دولتی با استفاده از روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا (مطالعه ی موردی یک سازمان خدماتی دولتی در ایران)688458066FAبهروز دوشابیکارشناسی ارشد مهندسی صنایع- سیستم های اقتصادی اجتماعی - دانشگاه خوارزمیJournal Article20151209وقوع رویدادهایی نظیر توسعه رقابت جهانی، پیشرفت فناوری اطلاعات و دسترسی به سیستمهای اطلاعاتی ارزان در سالهای اخیر و داشتن نگرشهایی همچون رضایت مشتریان، مدیریت فعالیتها را اجتنابناپذیر کرده است. موفقیت و تداوم فعالیت در محیط رقابتی جدید، مستلزم استفاده از روشهای نوینی است که کسبوکار را در رده جهانی قرار میدهد. یکی از مهمترین ابزارهای رقابتی در این زمینه، عامل قیمت و تعیین بهای تمامشده خدمات و محصولات است. تعیین بهای تمامشده صحیح و واقعی از جهات عمدهای دارای اهمیت است. بهای تمامشده در تصمیمهای قیمتگذاری فروش، تعیین سودوزیان، کنترل و کاهش هزینههای تولید یا حذف یک محصول یا ارائه یک خدمت و بسیاری موارد دیگر مؤثر است. یکی از روشهای ارائهشده برای محاسبه بهای تمامشدهی محصولات و خدمات استفاده از روش هزینهیابی بر مبنای فعالیت زمان گرا(TDABC[1]) میباشد که بهعنوان یک راهکار برای پوشش دهی نقاط ضعف روش هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC[2]) ارائه گردیده است. در این پژوهش سعی بر آن است که با استفاده از رویکرد هزینهیابی بر مبنای فعالیت زمان گرا قیمت تمامشدهی محصولات و خدمات نهایی ارائهشده در یک سازمان خدماتی دولتی ایران را محاسبه و میزان اختلافات موجود در سیستمهای هزینهیابی قدیمی و جدید و تأثیر آن بر بودجهبندی عملیاتی، کارایی و اثربخشی سیستم را مورد تجزیهوتحلیل قرار داده و درنهایت بر اساس نتایج حاصله میزان سود ده بودن و یا ضرر ده بودن فعالیتهای انجامشده را تنها از منظر مالی موردبررسی قرارداد. روش پژوهش از نوع توصیفی کاربردی از طریق انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته از خبرگان و توسط پژوهشگر صورت گرفته و نتایج حاصله نیز نشان از اختلافات بین میزان هزینههای صرف شده و درآمدهای کسبشده و ضرر ده بودن فعالیتهای انجامشده در سازمان موردنظر است.
<br clear="all" />
[1] Time driven activity based cost
[2] Activity based cost