انجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33119پاییز20191122تحلیلی بر چگونگی ارتباط بین استانداردسازی و نوآوری622104558FAسید محسن میرباقریدانشجوی دکتری تخصصی، دانشگاه علم و صنعت ایرانJournal Article20200206یکی از موضوعاتی که ذهن پژوهشگران و تصمیمسازان عرصهی استاندارد و استانداردسازی را که ممکن است به خود مشغول کند موضوع استانداردسازی و نحوهی ارتباط آن با نوآوری است. موضوعی که سالهاست از سوی اندیشمندان با دیدگاههای مختلف مطرح شده است. تبیین این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که نوع نگاه و تحلیل این موضوع، ممکن است اساس استانداردسازی را زیر سؤال برده و در تعارض با خلاقیت معرفی کند و یا آن را تقویتکرده و گسترش دهد. هدف از نگارش این مقاله پاسخ به این سؤال است که آیا استانداردسازی محدودکنندهی نوآوری است یا کمککنندهی آن؟ بهعبارت دیگر، چه نوع ارتباطی بین این دو مقوله وجود دارد؟ در این مقاله ابتدا مبانی نظری مرتبط با استاندارد و نوآوری مطرح میشود و سپس با استفاده از پیشینهی تحقیق و استفاده از نظرات خبرگان، جواب تحلیلی به چهار سؤال بیانشده در این زمینه داده میشود
<strong>An Analysis of how the Relation between Standardization and Innovation</strong>
<strong>Abstract</strong>
One of the issues that minds of researchers and decision makers have in the field of standard and standardization may be busy, the subject of standardization and how it is related to innovation. An issue that has been raised for many years by researcher with different views. It is important to explain this issue that kind of views and analysis of this issue, may deny the basis of standardization and introduce at odds with creativity or strengthen and expand its. This article is one of the research studies and it is trying to provide an analysis in the field of standardization and innovation. The purpose of this article is to answer the question whether standardization is limiting or facilitating innovation? In other words, what kind of relation is between these two categories? This article first discusses the theoretical foundations related to innovation, standardization and standardization and then using research backgrounds and expert opinions, the analytical answer is given to four questions raised in this regard.
Keywords: Standard, Standardization, Innovation, Creativity.http://www.jstandardization.ir/article_104558_23bf10dba66b18228f120291ea47cbae.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33119پاییز20191122تأثیر سرمایه اجتماعی بر کارآفرینی سازمانی با نقش میانجی ظرفیت سازمانی (مورد مطالعه: شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد)2334104559FAحاجیه رجبی فرجاددانشیار گروه مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم انتظامی امین0000-0003-3569-4834رزیتا معدن کارکارشناسی ارشد مدیریت دولتی ، دانشگاه آزاد علوم تحقیقاتJournal Article20191125امروزه، گرایشات کارآفرینانه و تمرکز بر توسعهی کارآفرینی در سازمانها از جمله مهمترین عوامل کسب مزیتهای رقابتی پایدار برای آنهاست. تحقیقات متعددی، افزایش فعالیتهای کارآفرینانه را به سرمایهی اجتماعی، پیوند دادهاند. از طرفی، توجه به ظرفیتهای سازمانی، میتواند در شناخت قابلیتهای کارآفرینانهی شرکتها سهم داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف تعیین تأثیر سرمایهی اجتماعی بر کارآفرینی سازمانی با نقش میانجی ظرفیت سازمانی در شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعهی آماری تحقیق شامل تمامی کارکنان (شامل مدیران و کارمندان) شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد به تعداد 403 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 197 نفر از جامعهی آماری بهعنوان حجم نمونه تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک گزینش شدند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامهی استاندارد استفاده شد که روایی آن با تعیین شاخص CVR برای تمام گویهها، موردتأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. دادههای گردآوری شده در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی، تجزیه و تحلیل شدند. جهت آزمون فرضیهها از روش معادلات ساختاری و از نرمافزار Smart PLS، استفاده شد. یافتههای حاصل از تجزیهوتحلیل فرضیهی اصلی این پژوهش، حاکی از آن است که سرمایهی اجتماعی با میانجیگری ظرفیت سازمانی بر کارآفرینی شرکت، تأثیر مثبت و معناداری دارد. سرمایهی اجتماعی بر کارآفرینی سازمانی و بر ظرفیت سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری داشته و ظرفیت سازمانی نیز بر کارآفرینی سازمانی مؤثر است.
<strong>Impact of Social Capital on Organizational Entrepreneurship with the Mediating Role of Organizational Capacity (Case Study: Company of Quality and Standard Inspection)</strong>
<strong>Abstract</strong>
Entrepreneurial trends and focusing on entrepreneurship development in the organizations, today are among the most important factors for them to gain sustainable competitive advantages. Numerous studies have linked the increased entrepreneurial activities to the social capital. On the other hand, attention to organizational capacities can contribute in understanding the entrepreneurial capabilities of companies. Therefore, the present study aimed to determine the impact of social capital on organizational entrepreneurship with the mediating role of organizational capacity in company of quality and standard inspection. Method of the research was applied one from purpose point of view and descriptive -survey. Statistical universe of the study consisted of all employees (including managers and staff) of standard and quality inspection company which was 403 person. Using Cochran formula and by systematic random sampling, 197 were selected as the sample size. To collect the data, standard questionnaire was used and its validity was confirmed by determining CVR index for all items and its reliability was confirmed by Cronbach’s alpha. The collected data were analyzed in two sections: descriptive and inferential statistics. To test the hypotheses, structural equations method and Smart PLS software were used. Findings from the analysis of the main hypothesis of this study indicate that social capital, through the mediation of organizational capacity, has a positive and meaningful effect on the entrepreneurship of the company. Social capital has a positive and meaningful effect on organizational entrepreneurship and organizational capacity and organizational capacity also has an impact on organizational entrepreneurshiphttp://www.jstandardization.ir/article_104559_bc09351dff57a781f133f38e227b5211.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33119پاییز20191122تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد شرکتها: با تأکید بر نقش قابلیتهای پویا و سرمایه اجتماعی3546104560FAعماد گل محمدیمدرس دانشگاه علمی کاربردی استان ایلام، مرکز ایلام یک0000-0002-8822-4484سامره شهبازیدانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه ایلامJournal Article20200104هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد شرکتها با تأکید بر نقش قابلیتهای پویا و سرمایهی اجتماعی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- همبستگی است. جامعهی آماری پژوهش شرکتهای دانشبنیان مستقر در پارکهای علموفناوری کشور بودند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی استاندارد بود که روایی محتوایی آن با استفاده از نظر خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (مدیریت دانش 81/0، عملکرد شرکتها 88/0، قابلیت پویا 70/ و سرمایهی اجتماعی 83/0) تأیید شد. آزمون مدل مفهومی و فرضیههای پژوهش با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پی ال اس انجام گرفت. یافتهها نشان داد که اثر مدیریت دانش بهصورت مستقیم بر عملکرد معنادار نبوده و تنها بهصورت غیرمستقیم و از طریق سرمایهی اجتماعی معنادار است، همچنین مدیریت دانش بر قابلیتهای پویا نیز اثر معناداری ندارد. یافتههای دیگر نشان داد که سرمایهی اجتماعی بر عملکرد و قابلیتهای پویا مؤثر است و قابلیتهای پویا نیز بر عملکرد اثر معناداری دارد.
<strong>The impact of knowledge management on performance of corporations with an emphasis on the role of social capital and dynamic capability</strong>
<strong>Abstract</strong>
The present study aims to study the impact of knowledge management on performance of corporations with an emphasis on the role of social capital and dynamic capability. This study is, in terms of the aim, an applied research and in terms of methodology, a descriptive-correlation. The statistical society of this research is knowledge organizations based in the science and technology parks. The tool for collecting data was a standard questionnaire, the content validity of which was confirmed by experts’ comments, and its reliability was confirmed by Cranach’s alpha coefficient(Knowledge management,/081, performance, 0/88, dynamic capability, 0/70, social capital, 0/83 ). The conceptual model and hypotheses of the research are tested by structural equations modeling using smart PLS software. The findings showed that impact of knowledge management on performance is not significant directly and that it is only significant indirectly and through social capital. In addition, knowledge management does not have significant impact on dynamic capabilities. Other findings showed that social capital is effective on performance and dynamic capabilities and dynamic capabilities have significant impact on the performance.
http://www.jstandardization.ir/article_104560_a143ab79743366d2744d0669959742de.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33119پاییز20191122بازخوانی فلسفه TQM در سازمانهای دولتی4757104561FAحامد محمدیگروه مدیریت دولتی - دانشگاه آزاد قزوین0000-0002-2087-3883Journal Article20190617هدف نوشتار حاضر بازخوانی فلسفهی TQM در سازمانهای دولتی است. نگارنده در نوشتار حاضر تلاش کرده است تا با مطالعهی مبانی علم کیفیت و نیز تجربهی شخصی با حضور در بسیاری از شرکتها و سازمانهای دولتی کشور نسبت به بازخوانی فلسفهی TQM اهتمام ورزد. نگارنده با حضور در بسیاری از شرکتهای دولتی ملاحظه کرده است که جهتگیری این شرکتها بهسوی جنبش کیفیت، صرفاً حرکتی شتابزده و نمادین است و اکثر شرکتهای دولتی جهت اخذ گواهینامههای کیفیتی تلاش میکنند و بهجای توجه به اصول بنیادین کیفیت و به ویژه ابعاد فلسفهی TQM، صرفاً با سیاستگذاریهای ضعیف و جنبههای اقتصادی جهت استقبال از کیفیت حرکت میکنند. با مطالعهی دقیق در اکثر شرکتهای دولتی کشور مشخص میشود که بسیاری از آنان جهت استقرار نظامهای نوین مدیریتی، به هیچوجه اصول و ابعاد فلسفهی TQM را بهعنوان پیششرط اصلی استقرار این نظامها مورد مداقه قرار ندادهاند و میتوان ادعا کرد که یکی از علل اصلی نارکارآمدی نظامهای نوین کیفیتی در شرکتهای دولتی کشور، عدم استقرار فلسفهی TQM است. ازاینرو، نگارندهی نوشتار حاضر جهت افزایش شناخت و بهبود ادراک مدیران و کارشناسان واحد تحلیل سیستمها و روشهای این شرکتها، نسبت به تبیین موضوع اقدام کرده است.
<strong>TQM philosophy Readout in Public Organizations</strong>
<strong>Abstract</strong>
The present article aims to read out philosophy of TQM in Public Organizations. In this article, the author attempts to read out philosophy of TQM by studying fundamentals of quality science and resorting to personal experience of attending many Public company and organizations in the Iran. The author has observed in many public companies that their orientation towards the quality movement is merely a rash and symbolic move, and that most public companies are striving to obtain quality certifications, rather than focusing on the fundamental principles of quality, and in particular the TQM philosophy; they welcome quality movement only through poor policymaking and economic aspects. A careful study of most public companies in the Iran reveals that many of them have never considered the principles and dimensions of TQM philosophy as the main precondition for establishing new management systems. Therefore it can be claimed that the main cause of inefficiency is that TQM is not implemented. Hence, the author of this paper has attempted to explain this issue in order to increase the understanding and improve perception of managers and experts of the systems and methods analysis department.
http://www.jstandardization.ir/article_104561_b9beb62070ff4899b251785c87d98a13.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33119پاییز20191122معرفی و اجرای FMEA فازی در شرایط عدم قطعیت در یک مطالعه موردی586892087FAامیرحسین اخرویاستادیار گروه مدیریت؛ مجتمع آموزش عالی گناباد، خراسان رضوی ،ایران0000-0002-9159-9746محمد اخگریدانشآموخته کارشناسیارشد مدیریت صنعتی، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20190512تجزیهوتحلیل حالات خرابی و اثرات ناشی از آن (FMEA)، ابزاری قدرتمند برای تشخیص و ارزیابی خرابیهای بالقوهی محصول است. مخاطرات توسط اولویتبندی نمرات مخاطره (RPNs) ارزیابی میشود. در طراحی و توسعهی محصولات جدید، این روش دارای کاستیها و ابهامات زیادی است؛ بنابراین، استفاده از اعداد فازی در محاسبهی RPNها پیشنهاد شده است که البته پیچیدگیهای محاسباتی را هم در بردارد. در این پژوهش با بررسی انواع ابهامات و عدماطمینانهایی که در روش سنتی FMEA وجود دارد و نیز بررسی راهحلهایی که برای رفع این مشکلات در سایر پژوهشها مطرح شده است، سعی در طراحی نرمافزار بومی در محیط اکسل شده است. این نرمافزار با کمک دادههایی که در طراحی «سامانهی تهویهی داخلی زیردریایی» بهکار رفته است با موفقیت مورد آزمون قرار گرفت.
<strong>Introduction & implementation of Fuzzy FMEA under uncertainty: A case study</strong>
<strong>Abstract</strong>
Failure modes and effects analysis (FMEA) is a powerful tool for identifying and assessing potential failures in products. Generally risk assessment in FMEA is carried out by using risk priority numbers (RPNs). As a design and development of new products, this method has many shortcomings and ambiguities, therefore the applying of fuzzy numbers for the calculation of RPNs, is proposed that computational complexity is also encompassed.
In this research, examining the kind of ambiguities and uncertainties that exist in the traditional FMEA as well as solutions to overcome the problems have been addressed in other research. Also we developed the software in excel application. This software is successfully tested with real data on the design and development of the “internal ventilation system” of a submarine.http://www.jstandardization.ir/article_92087_f2835b0b95e4ecaf2d5185263e3a7ea3.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33119پاییز20191122تاثیر معیارهای توانمندساز مدل ملی کیفیت بر عملکرد سازمانها. مطالعه موردی: سازمانهای شرکت کننده در جایزه ملی کیفیت ایران6980104562FAناصر صفاییاستادیار دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی خواجهنصیرالدین طوسیپوریا رضاییدانشجوی کارشناسی ارشد/ دانشکده صنایع/ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی/ تهرانمهرداد شریفی نیکنفسدانشجوی کارشناسی / دانشکده صنایع/ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی/ تهرانJournal Article20190805کیفیت فراگیر محصول، زمینهساز جلب رضایت مشتریان و عامل پایه در حصول رضایت سایر ذینفعان یک سازمان برای رقابتپذیری و دستیابی به موفقیت پایدار و اساساً در زمره مسائل زیربنایی کشور است. بنابراین، در دنیای رقابتی امروز باید خود را با سازوکارهای رقابتپذیری در حال و آینده تجهیز کنیم و اصول نوین مدیریت و قواعد حضور در بازارهای جهانی را بیاموزیم و به اجرا درآوریم. جایزهی ملی کیفیت ایران درواقع ابزاری است برای اندازهگیری این معیارها و در کنار آن وسیلهای برای ایجاد رقابت سالم و علمی در میان سازمانها اعم از دولتی و خصوصی، تولیدی و خدماتی. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر معیارهای توانمندساز بر معیارهای نتایج مدل ملی کیفیت است. برای این منظور امتیازات کسبشده توسط 45 سازمان شرکتکننده در جایزهی ملی کیفیت ایران از سال 1387 تا 1397 مورد بررسی قرار گرفتهاند. بدینجهت از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که ارتباط معناداری میان عوامل و همچنین عوامل با نتایج کلیدی وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نیز مدل ساختاری تحقیق را تأیید میکند. تحلیل مسیر بیان میکند که با توجه به تأثیر عوامل بر یکدیگر میزان تأثیر معیارها بهترتیب زیر اولویتبندی میشوند: کارکنان، رهبری، منابع، فرایندها، نتایج مشتریان، محیطزیست و درنهایت نتایج کلیدی عملکرد.
<strong>Effects of national quality model enabler criteria on organizations performance (Case study: participant firms in INQA)</strong>
<strong>Abstract</strong>
Total product quality sets the ground for customer satisfaction and is a basic factor in achieving satisfaction of the other interested parties of the organization in order for the organization to be competitive and achieve sustainable success; it is one, among many of the country’s underlying issues. Therefore one needs to get furnished with current and future competitiveness mechanisms and to learn and implement modern management principles in the highly competitive world. Iran national quality award is in fact a tool for measuring these criteria and creating a healthy and scientific competition among organizations, including state and private, service and production enterprises. The goal of this survey is to investigate effects of enabler criteria on the resultant criteria of Iran Nation Quality Award. To this purpose, scores obtained by 45 participating organizations in “Iran National Quality Award (1387-1393) were assessed. Hence, Path analysis was utilized. The results demonstrate a meaningful relationship among factors and also between factors and key results. The results of Path analysis, also confirm the structural model of research. Path analysis declares that considering the effects of factors on each other, the degree of effects of the criteria follows respectively: Personnel, Leadership, Resources, Processes, Customer results, Environment and finally the key results in performancehttp://www.jstandardization.ir/article_104562_aae90dd345d43a2ef77a8e743c578e35.pdfانجمن تعالی کسب و کار ایران با همکاری موسسه آموزشی و تحقیقاتیفصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت2345-33119پاییز20191222تبیین شاخصها و ابزارهای پیادهسازی هوش تجاری چابک در سازمان و تحلیل رابطه آن با مدیریت دانش بهمنظور افزایش کیفیت سازمانی8492130257FAاحسان افسریدانشجوی دکتری گروه مدیریت صنعتی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانجلال. حقیقت منفردگروه مدیریت صنعتی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانطهمورث سهرابیگروه مدیریت صنعتی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانJournal Article20210805کیفیت مدیران سازمان میتوانند به پیادهسازی سیستمی روی آورند که داده ها را پایش کرده و اثرات مطلوب سازمانی در ابعاد مختلف از جمله بعد دانشی و کیفی داشته باشد. یکی از سیستم های پیشنهادی هوش تجاریست. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین بکارگیری ابزارهای پیادهسازی سیستم هوش تجاری و مدیریت دانش به منظور افزایش کیفیت سازمانی بود. ا زنظر هدف پژوهش، از نوع تحقیقات اکتشافی است. از آنجایی که در تحقیق حاضر از روش تلفیقی استفاده میشود، بنابراین جامعه مورد بررسی در مرحله کیفی و کمّی متفاوت خواهند بود. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی، 21 نفر از خبرگان و نخبگان حوزه مدیریت فناوری اطلاعات و ارتباطات که درگیر مباحث طراحی و پیادهسازی هوش تجاری هستند و اساتید دانشگاهی و در بخش کمی 256 نفر از خبرگان. کارشناسان هلدینگ فناوری اطلاعات و ارتباطات شهر تهران میباشد. برای انتخاب نمونههای تحقیق و تشکیل پانل صاحب نظران از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. در پژوهش حاضر شاخصهای اندازهگیری کیفیت مدیریت دانش ( درستکاری، مسئولیتپذیری و دلسوزی ) میباشد. پایایی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0. 94 برآورد شده و روایی صوری و محتوایی توسط متخصصان تایید شده است. کدگذاری داده ها در بخش کیفی با استفاده تحلیل مضمون و در بخش کمی از معادلات ساختاری، ضریب مسیر و نرمافزار لیزرل استفاده گردید. سیصد و پنجاه وهفت کد با محوریت شاخصها و ابزارهای پیادهسازی هوش تجاری چابک با محوریت پایش اطلاعات، انبارداده های مربوط به کارکنان و سازمان ارزیابی و تحلیل از مطالعه عمیق مبانی نظری استخراج شد. این کدها با استفاده از روش تحلیل مضمون و گروه کانونی به 12 پایه و 6 مضمون سازماندهنده مربوط به طراحی مدل هوش تجاری چابک در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات تبدیل شد. جهت آزمون این فرضیه از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. مدلسازی معادلات ساختاری رابطه بین بکارگیری ابزار پیادهسازی سیستم هوش تجاری و مدیریت دانش را تایید کرد. با توجه به فرضیه اصلی تحقیق بین بکارگیری ابزارهای پیادهسازی سیستم هوش تجاری چابک و مدیریت دانش به منظور افزایش کیفیت سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.http://www.jstandardization.ir/article_130257_b4cdddcf7212f5273c8dd35bf3f81bfc.pdf